×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

اجتماعي

حكايت و داستانهاي آموزنده

× !-- begin of gohardasht.com profile every where source code-- language=java src=http://www.gohardasht.com/gohardasht.asp?username=syavash158&th=1.png/ !-- end of gohardasht.com profile evry where source code --
×

آدرس وبلاگ من

30avashmusavi.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/syavash158

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

سرداري براي بودن و نبودن

وقتی سپاهیان خسته از راهی دراز به کنار رودخانه رسیدند پیکری آویخته بر تکه سنگی در میانه رودخانه دیدند . او را که از آب بیرون کشیدند . از دروازه مرگ بازگشته بود ... چهار روز در میان آبهای رودخانه ایی مهیب و سیاه بر روی تکه سنگی که تنها می توانست سرش را از آب بیرون نهد ... فردای آن روز سردار سپاه وقتی از او پرسید در این چهار روز به چگونه ماندن اندیشیدی و یا به چگونه مردن ؟ ! نگاهی به صورت مردانه سردار افکند و گفت تنها به این اندیشیدم که باید شما را ببینم و بگویم می خواهم سربازتان باشم . می گویند چهار روز پس از انتشار خبر کشته شدن نادر شاه افشار جنازه او را یافتند در حالی که از غصه مرگ سردار بزرگ ایران زمین ، دق کرده بود . آرمان او تنها خدمت به فرمانروای ایران زمین بود
و به سخن ارد بزرگ : آدمهای ماندگار به چیزی جز آرمان نمی اندیشند . و وقتی آرمان پرکشید دلیلی برای ماندن او نیز نبود...
دوشنبه 4 بهمن 1389 - 9:59:16 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


طنز نامه خلقت


خداي من


درس به ياد موندني


كدام مستحق تريم؟


خداي من و خداي او


سخناني از جنس طلا


فوائد بوسه در رابطه زناشوئي


سي باور غلط در مورد ازدواج


ده نكته بسيار آموزنده از ژاپني ها


گفتگو با شيطان


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

69935 بازدید

26 بازدید امروز

23 بازدید دیروز

83 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements